Svoboda | Graniru | BBC Russia | Golosameriki | Facebook
پرش به محتوا

بحث:شیراز

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود مقاله شیراز است.
اینجا انجمن نیست که راجع به موضوع‌های عمومی پیرامون موضوع مقاله گفتگو کنید. یافتن منابع: گوگل (کتاب‌ها · اخبار · روزنامه‌ها · آکادمیک · تصاویر آزاد · ارجاعات وپ· اخبار آزاد · جی‌استور · نیویورک تایمز · کتابخانه وپبایگانی‌ها: ۱، ۲، ۳


مقالهٔ برگزیده پیشینشیراز یک مقالهٔ برگزیده پیشین است. برای دیدن صفحه اصلی بحث که منجر به خروج از برگزیدگی شده است، پیوند پایین را ببینید. (برای دیدن مقاله‌هایی که با اجماع کاربران از حالت برگزیدگی خارج شده‌اند، بایگانی را ببینید.)
رخدادهای برجستهٔ مقاله
تاریخفرایندنتیجه
۱۷ ژوئن ۲۰۰۹نامزدی برای مقالهٔ برگزیدهبرگزیده شد
۶ سپتامبر ۲۰۲۲بازبینی مقالهٔ برگزیدهبرگزیده نماند
وضعیت کنونی: مقالهٔ برگزیده پیشین



نگارخانه

[ویرایش]

ورزشی

[ویرایش]

یکی از تیم های خوب شهر شیرازباشگاه فوتبال بهمن شیراز است که هم اکنئن در لیگ 2 کشور فعالیت دارد و با نتایج خوب و عالی که بدست می اورد می توان به لیگ 1 کشور راه یابد_____

در اشعار فارسی

[ویرایش]
شنیدم هر چه در شیراز گویندبه هفت اقلیم عالم باز گویند
آخر ای باد صبا بویی اگر می‌آریسوی شیراز گذر کن که مرا یار آن جاست
کاروانی شکر از مصر به شیراز آید اگر آن یار سفرکرده ما بازآید
این نسیم خاک شیرازست یا مشک ختنیا نگار من پریشان کرده زلف عنبرین
خاک شیراز همیشه گل خوشبوی دهدلاجرم بلبل خوشگوی دگر بازآمد
میلش از شام به شیراز به خسرو مانستکه به اندیشهٔ شیرین ز شکر بازآمد
خاک شیراز چو دیبای منقش دیدموان همه صورت شاهد که بر آن دیبا بود
چو پاکان شیراز، خاکی نهادندیدم که رحمت بر این خاک باد
که یارب پارس را مهد امان داربه سعدی برج طالع توامان دار
خوشا سپیده‌دمی باشد آنکه بینم بازرسیده بر سر الله اکبر شیراز
به حق کعبه و آن کس که کرد کعبه بناکه دار مردم شیراز در تجمل و ناز
که سعدی از حق شیراز روز و شب می‌گفتکه شهرها همه بازند و شهر ما شهباز
خوشا شیراز و وضع بی‌مثالشخداوندا نگه‌دار از زوالش
به شیراز آی و فیض روح قدسیبجوی از مردم صاحب کمالش
نسیم باد مصلی و آب رکن‌آبادغریب را وطن خویش می‌برند از یاد
نمی‌دهند اجازت مرا به سیر و سفرنسیم باد مصلی و آب رکن‌آباد
اگرچه زنده‌رود آب حیات استولی شیراز ما از اصفهان به
شیراز و آب رکنی واین باد خوش نسیمعیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
هوای منزل یار آب زندگانی ماستصبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم
دوهفته در این نیز بخشید مردسوم هفته آهنگ شیراز کرد
هیونان فرستاد چندی ز ریسوی پارس، نزدیک کاوس کی
ز شیراز و از ترف سیصدهزارشتروار بد اندر آن کوهسار
سلام ای شهر شیخ و خواجه شیرازسلام ای مهد عشق و مدفن راز
سلام ای قبله تقدیس و تقواسلام ای قلعهٔ سیمرغ و عنقا
سلام ای شهر عشق و آشنایی سلام ای آشیان روشنایی
بهار بوستانت بی‌زمستاندعایت کرده سعدی در گلستان
که یارب پارس را مهد امان داربه سعدی برج طالع تو امان دار
به تیر این دعا پیر دل‌آگاهمغول را کرد دست فتنه کوتاه
دل و دل‌بستهٔ ایران توباشیگل و گلدستهٔ ایران توباشی
اگر من دیهقان یا شهریارمگدای عشق این شهر و دیارم
نشنود از پرده کس آواز منتا نکند راست لبش ساز من
چند ز شیراز و ز رومم، دگررخت به روم‌آور و شیراز من
صفا هونم صفا هونم چه جابیکه هر یاری گرفتم بیوفا بی
بشم یکسر بتازم تا به شیرازکه در هر منزلی صد آشنا بی
چشم بگشا و فرق کن آخرعنبر از خاک و شکر از شیراز
بود آیا که دگر بار به شیراز رسمبار دیگر بمراد دل خود بازرسم
هست راز ازلی در دل شیراز نهانخرّم آن روز که من بر سر آن راز رسم
برسر مرقد سعدی که مقام سعداستبسته دست ادب و جبهه قدمساز رسم
همت از تربت حافظ طلبم وز مددشمست و مستانه به خلوتگه اعزاز رسم